نشخوار فکری یا همان overthink
چرا آن کار را انجام دادم، چرا این موضوع را بیان کردم، چرا و بسیاری چراهای دیگر که روزانه ساعتها در سر و ذهنمان تکرار میشوند بیانکه حاصلی جز پریشانی و آشفته حالی دربر داشته باشند.
به این حالت روحی و فکری در علم روانشناسی، نشخوار فکری میگویند.
که در آن تمرکز و توجه خودآگاه و ناخودآگاه فرد، بر روی یکسری اتفاقات و خاطرات معطوف میشود. این حالت که برهم زننده اصلی آرامش درونی افراد است به دلایل گوناگونی به وجود میآید؛ مانند داشتن سابقه آسیبهای روحی روانی، مواجه با عوامل استرسزا یا به ظاهر غیرقابل کنترل.
افراد کمال گرا، عصبی و پرخاشگر، زودرنج و حساس و کسانی که تمرکز وسواس گونهای بر روابط با دیگران دارند، بیش از دیگران درگیر نشخوار فکری میشوند.
برای برهم زدن چرخه نشخوار فکری و پرهیز از تبدیل به عادت آن در چهارچوب رفتاری لازم است ابتدا آن را بپذیرید؛ یعنی قبول کنید که گرفتار نشخوار فکری هستید و برای رفع آن برنامهریزی داشته باشید. هرگاه احساس کردید زمانتان با آن سپری میشود، حواس خود را پرت کنید. خودتان را با یک کار ساده و متفاوت مانند تماس با یکی از دوستان، انجام کارهای منزل، نقاشی کشیدن، موسیقی گوش دادن، تماشای فیلم و یا مطالعه سرگرم کنید. کمی آرامتر که شدید، زمان آن فرا رسیده که علت نشخوار فکریتان را شناسایی کنید.
در بسیاری از اوقات آگاهی از منبع آن سبب میشود بهتر واکنش نشان داد و درصدد رفع برآمد. از خودتان بپرسید «الان چرا در ذهنم به نشخوار افکار بیفایده پرداختهام؟». بعد به طور حتم، لیستی از پاسخها مقابل دیدتان گشوده میشود. هر پاسخ را به صورت جداگانه بررسی کنید که آیا میتوان در حال حاضر با توجه به جمیع شرایط موجود به آن پرداخت و حل و فصلاش کرد؛ اینجاست که متوجه خواهید شد زمانِ مناسب برای رفع آنها از دست رفته و شما برای جبران یا واکنش بهتر به موقعیت دیگر نیاز دارید تا با تجربهتر از پیش عمل کنید. صبور و واقعگرا باشید؛ اهداف دور و دراز شما را به بیراهه میکشاند. با خود تکرار کنید، گذشته، گذشته است و مرور مداوم آن، سودی برایم ندارد.
با این واگویه، اعتماد به نفس خود را تقویت خواهید کرد تا در موقعیتهای دیگر، عملکرد دقیقتری از خود نشان دهید. انتخاب یک راهنما و دوستِ باتجربه در این گذار بسیار میتواند کارساز باشد. برای افزایش انگیزه در مسیر پرهیز از نشخوار فکری، لازم است بدانید که سر منزل این مقصود مطلوب، آرامش درونیست.
در اینگونه موارد حتما با روانپزشک و روانشناس خود مشورت نمایید.