مبادا به زباله کشی عادت بکنیم
استاد ما، مرحوم آقای فاضل تونی (رضوان الله علیه) از شاگردان معروف مرحوم جهانگیر خان قشقایی و حاج آخوند کاشی در حوزه علمیه اصفهان بود. ایشان آنوقتی که برای ما تدریس می کردند، یعنی سال سی و سه شمسی؛ آنوقت سنّ مبارکشان در حدود هشتاد سال بود؛ ایشان می فرمود: من در مدرسه صدر اصفهان طلبه رسمی بودم؛ در اثنای درس فرمود: شما اگر قدر درس را ندانید، جوان اگر قدر درس نداند، انسان اگر قدر معرفت و عبادت را نداند؛ از زباله لذّت می برد، به زباله کشی عادت می کند. حالا فرق نمی کند، زباله انحاء و اقسامی دارد.
این قصّه را نقل کرد، فرمود: من در مدرسه صدر اصفهان حجره داشتم، هر سال برای تخلیه آن چاه از مُقنّی های خاص دعوت می کردند که آن چاه ها را تخلیه کنند؛ یک سال بین متولّی و این مُقنّی برای تخلیه چاه در تعیین مال الاجاره اختلاف شد، و آن تخلیه کننده که سابقه داشت، نیامد و دیگری آمد. آن فهمید و بالاخره دلیل اقامه کرد که من الآن مثلاً سی و نه سال است اینجا سابقه دارم، امسال چهلمین سال است؛ من سالیان متمادی چاه این مدرسه را تخلیه کردم؛ سبقت مال من است، حق مال من است و من مقدّم هستم! بالاخره قرار شد که چاه را همان او تخلیه کند، و در مال الاجاره هم توافق کردند و بنا شد او مُقنّی باشد و او چاه را تخلیه کند.
مرحوم فاضل تونی (رضوان الله علیه) می فرمودند به اینکه: وقتی که قرار شد که او تخلیه کند، به آن زیر مجموعه خود گفت شروع به کار کنید؛ رو کرد به این طلبه ها، گفت: اینها چه کار می کنند، وقتشان را تلف می کنند، اینها چه می گویند؛ زود به تَه چاه بروید! بعد فرمود: اگر کسی عمری را به چاه کنی عادت کند، این به تفسیر و حکمت و فلسفه بهایی نمی دهد؛ او به چاه کَنی و زباله کشی عادت کرده!! او گفت: اصلاً کار ما را قابل ارزش نمی دانست، گفت: اینها چرا دارند وقت تلف می کنند، چه می گویند؟! آدم به اینجا می رسد!! او شامّه اش به همان تخلیه عادت کرده است!
📋 تفسیر موضوعی قرآن کریم
📆 قم ؛
عمر سرمایه است
عمر درآمد نیست، عمر #سرمایه است؛ آدم باید بفهمد چه سرمایه است، چه درآمد است. یک کاسب اگر درآمد داشت. حالا جایزه ای به او رسید، یا میراثی به او رسید، یا غنیمتی برد، یا در تجارتی سود کرد؛ آن را می تواند هزینه بکند، امّا حالا یک کاسب می تواند از سرمایه خود بگیرد، برای مهمانها وسیله تهیه کند، پذیرائی بکند؟! آخر سرمایه را که کسی برای دیگری هزینه نمی کند!! همه ما، منتها جوانها بهتر و بیشتر باید بدانیم عمر سرمایه است، درآمد نیست! این دستور رسمی ماست که اگر یک ساعت رفتی یک جایی نشستی، بالاخره چهار حرف یاد بگیر، یا چهار حرف یاد بده. اگر یک ساعت رفتی یک جا نشستی؛ حالا یا طلبه یا دانشجو؛ رفتی فقط گعده کردی، قعده کردی، نشستی، گفتی، خندیدی؛ به همان مقدار از خدا دور شدی!
این از غُرر بیانات #اهل_بیت (علیهم السّلام) است که (من جلس مجلساً و لم یزدد فیه من العلم شیئاً لم یزدد من الله الّا بُعداً). آدم یک ساعت می نشیند، بیسواد بر می گردد؟! یک ساعت می نشیند، حرف علمی مطرح نمی کند؟! این دیگر تاراج کردن عمر است! یک ساعت می نشیند، چیز یاد نمی گیرد؟! فرمود: به همان اندازه از خدا دور شدی. خدا علیم است، یعنی علم ذات اوست؛ یک. اگر کسی یک ساعت یک جا نشست و چیزی یاد نگرفت، یک ساعت از علم فاصله گرفت؛ دو. یعنی از خدا فاصله گرفت؛ سه. ما هیچ حق نداریم یک جا بنشینیم …؛ حالا یا آدم می نشیند یاد می دهد، یا می رود یک جا یاد می گیرد، مشورت می کند، کمک می کند؛ بالاخره عمر است! ” عمر ” سرمایه است.
گاهی آدم در خیابان ها عبور می کند، بعضی از جوانها را با یک وضعی می بیند، با موی سر، با آن وضع حال؛ اینها واقع حیف است!! اینها عزیزان مایند، اینها افسوس دارد، اینها دارند عمرشان را تاراج می کنند.
چرا اقتدا به ولیفقیه مهم است
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹
عصر ما عصری است که به خاطر حاکمیت طاغوتها، هزار سال است که عدهای از نور به ظلمت میروند «وَ الَّذينَ کفَرُوا أَوْلِياؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمات» و به خاطر ولایت الله، عدهای هزار سال است از ظلمت به نور میروند. فاصله اینها در این عصر ما بیشتر از یک سال قبل است، بیشتر از ده سال قبل است، بیشتر از صدسال قبل است؛ چرا؟ چون هر دو در حال دور شدن از هم هستند.
بشر به ظلمتی رسیده است که در هیچ تاریخی سابقه چنین ظلمتی نداشته است. ظلمهایی در این عصر میشود که در هیچ عصری چنین ظلمتی نبود. بالعکسش هم هست. پاکهایی پیدا میشوند در این عصر که در هیچ عصری چنین پاکهایی نبودند! اینها به خاطر ولایت الله است. «اللَّهُ وَلِيُّ الَّذينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّور». اصل، ولایت است. انسان اگر تحت ولایت الهی باشد مرتباً از ظلمت به سمت نور میرود.
طاغوت اسم خاصی ندارد. هر جا خدا نبود طاغوت است. خود انسان وقتی غیر خدایی عمل کند، میشود طاغوت. ظلمتش را زیاد میکند. اما هنگامی که با ولایت الله است، از ظلمت به نور میرود. شما میپرسید «من با نماز از ظلمت به نور میروم یا با ولایت الله از ظلمت به نور میروم»؟ نه؛ با نماز نمیروی، با ولایت میروی! وقتی ولایت نبود، انسان را دور میکند از خدا.
به عاشورا نگاه کن. مگر عاشوراییها نماز نمیخواندند؟ نماز بیولایت میخواندند. با همان نماز، شدند اشقیای کربلا. با همان حج، با همان جهاد، با همان امربه معروف، با همان نهی از منکر، با همان روزه، با همان زکات، با همان صلهرحم. همه اینها را انجام میدادند، اما شدند اشقیای کربلا. چرا؟ چون با ولایت طاغوت بودند.
این مهم است که انسان بگوید من حواسم به این رهبر (آیتالله خامنهای) هست و به او اقتدا کردهام. حرفهای دیگران، هر که باشند، حواست را پرت نکند.
عدد چهل و کمال انسان
به مناسبت اربعین حسینی :
🔰علامه بحر العلوم درباره عدد چهل و کمال انسان می نویسد:
✅ زمان مسافرت عالم دنيا و ظهور استعداد، و نهايت تكميل در اين عالم در چهل سال است. عقل انسان در چهل سالگي به قدر استعداد هر كسي كمال ميپذيرد. و از بدو ورود انسان در اين عالم در نموّ است تا سي سالگي، و ده سال بدن او در اين عالم واقف است؛ و چون چهل سال تمام شد سفر عالم طبيعت تمام است و ابتداي مسافرت به عالم آخرت است. بعد از آن قوّت انسان سال به سال در كاهيدن است و نور سمع و بصر و قواي مادّي او در نقصان و زوال می شود. رساله سير و سلوك منسوب به بحرالعلوم ص 30 - 36
☀️انسان در چهل سالگی در صفات اعم از خوب یا بد به بلوغ می رسد و پس از آن تغییر دشوار است.
🔺مطابق روایت اگر کسی تا چهل سالگی شر او بر خیر غلبه داشته باشد، روی سعادت نمی بیند.
🔸پیامبر اکرم (ص)و برخی از پیامبران(ع)در سن چهل سالگی به رسالت مبعوث شدند.
◾️میقات حضرت موسی (ع) چهل روز طول کشید.
🔹عمل خالص در چهل روز سبب جاری شدن حکمت از قلب به زبان می شود.
☀️مطابق روایت گل آدم را در چهل روز سرشته شد.
▫️در بسیاری از دستورات خواندن چهل بار دعا و ….توصیه شده است.
🔶چله گیری برای سیر و سلوک یکی از آداب عرفا بوده است.
🔅پیامبر(ص) چهل روز اعتکاف کرد تا غذای آسمانی نازل شد و مقدمه تولد حضرت زهرا(ع) فراهم شد.
🔹امام حسین (ع) تنها امامی است که در بین ائمه اطهار(علیهم السلام) اربعین دارد.
نگاه از بالا به اربعین
نکند فردا بگویی «من هیچ نقشی در ظهور نداشتم!»
🔸یکی از ویژگیهای نگاه خوب این است که انسان بتواند از بالا نگاه کند و غرق پدیدهها نشود. اگر کسی از بیرون به پدیدهها نگاه کند عوامل و آثار هر پدیدهای را میبیند و ریشهها و پیامدهای آن را تشخیص میدهد.
🔸اگر به فرآیند قدرتیافتن امامحسین(ع) در میان دلها، از بیرون نگاه کنیم، میتوانیم بفهمیم که امامحسین(ع) جهان را خواهد گرفت و حس کنیم که چقدر به ظهور نزدیک شدهایم.
🔸بعضیها وقتی به پیادهروی اربعین میروند، در خودِ اربعین غرق میشوند و از بیرون به کلّیت اربعین نگاه نمیکنند لذا عظمتش را درک نمیکنند.
🔸اگر حس کنی که زمانه بهسرعت بهسوی امامحسین(ع) میرود، مواظبت میکنی که از این کاروان عقب نمانی و حریص میشوی که خودت را برسانی. نکند فردا-با حسرت- بگویی که «من هیچ نقشی در ظهور نداشتم یا نقش بسیار اندکی داشتم!»
🔸کسی که از بالا به پدیدهها نگاه میکند، فعال و آیندهنگر میشود. بر اساس نگاه شماست که حرص و اشتیاق به فعالیت برایتان پدید میآید. خصوصاً امروزه وقتی روند و سرعت پیروزیِ حق را ببینی، حریص میشوی که عقب نمانی و بیشتر تلاش کنی.
👈 متن کامل:
panahian.ir/post/5593