امام رضا علیه السلام و مرد زاهد
در احادیث و تواریخ وارد شده است که امام رضا(ع) در منزلشان بودند؛ مردى از همان زهّادى که در آن عصر پیدا شده بودند و تحت تأثیر تصوفهاى هندى و مسیحى بودند وارد شد. یک خرماى لطیف عالى براى حضرت آورده بودند یا همان وقت آوردند. حضرت خودشان مى خوردند و به این مرد زاهد تعارف کردند. او از خوردن امتناع کرد. هرچه حضرت به او اصرار کردند نخورد. چرا نمى خورى؟ مریضى یا برایت بد است؟ گفت: نه. پس چرا نمى خورى؟ گفت: آیه قرآن است: ثُمَّ لَتُسْئَلُنَّ یوْمَئِذٍ عَنِ النَّعیم . مگر خدا در قرآن نمى گوید که در روز قیامت از نعمتها پرسش مى شود؟ این نعمت است، اگر بخورم مورد پرسش قرار مى گیرم. حضرت فرمود: اگر انسانى یک عده مردم را به منزلش دعوت کند و سفره اى پهن کرده باشد و مردم از غذاهاى منزل او بخورند آیا به خودش اجازه مى دهد که بعد این مردم را مورد مؤاخذه قرار بدهد و بگوید شما چرا از این غذاهایى که من در این سفره گذاشته بودم خوردید؟ اگر انسانى این حرف را بزند شما او را لئیم نمى خوانید؟ خداى کریم و رحیم، خدایى که این بشر را خلق کرده است و این عالم، این زمین و این آسمان، این میوه ها و این ادیم زمین را که سفره عام اوست آفریده است، خدایى که مردم را خودش خلق کرده، این نعمتها را خودش در این دنیا آفریده، این خرما و این نان را خلق کرده، آیا فردا مى آید از انسانها سؤال مى کند که چرا از این نعمتها استفاده کردید، شما حق نداشتید به این سفره من دست دراز کنید؟! این جور زهد با توحید وخداشناسى منافات دارد.
آن مرد گفت: عجب! پس معنى این جمله چیست؟ حضرت فرمود : معنى اینکه از نعمتها سؤال مى شود، این نیست که سؤال مى کنند شما چرا نعمتها را مصرف کردید؛ از نعمتها سؤال مى کنند که آیا اینها را بجا مصرف کردید یا بجا مصرف نکردید؟ خدا هر نعمتى که به انسان داده (چشم، گوش، خوراکیها) براى یک هدفى آفریده و براى اینها حدود و مقرراتى معین کرده است. مثلا غذا براى خوردن است؛ اگر انسان غذا را نخورد بریزد روى خاک و اسراف کند، خدا در روز قیامت سؤال مى کند مى گوید: این که براى ریختن نبود، براى خوردن بود. یا بخورد، در خوردن اسراف کند، مى گوید این غذا براى خوردن است، این بدن و جهاز هاضمه انسان هم براى این است که غذا بخورد اما براى این نیست که انسان با غذا خودش را بیمار کند. همچنین نعمتهاى معنوى. از قرآن هم سؤال مى کنند، از ولایت ما اهل بیت هم سؤال مى کنند. نمى گویند چرا از قرآن استفاده کردى؛ مى گویند چرا از قرآن استفاده نکردى یا خوب استفاده نکردى؟