پیام آور رحمت
مرحوم کلینی (رضوان الله علیه) نقل می کند که در یکی از جبهه های ج _/ نگ یک باران تندی آمده، بین حضرت (رسول اکرم (ص)) و بین سپ _/ اهیانش فاصله شد. نیروهای رزمی حضرت در آن طرف قرار گرفتند؛ حضرت هم تنها ماند و خسته شد و زیر یکی از این بوته ها سرگرم استراحت بود. دشمن هم فرصت را مغتنم شمرد، در کمینگاه کمین کرد و خود را به بالای سر حضرت رساند.
مرحوم کلینی نقل می کند که این دشمن آمده، شم شیر کشیده؛ گفته: (من ینجیک)؟ سپ _/ اهیانت که آن طرف هستند، تو تنها هستی؛ بین شم شیر من و سرت هیچ فاصله ای نیست، چه کسی تو را نجات می دهد؟ حضرت که آنجا استراحت کرده بود، زیر آن شم شیر برّاق قرار داشت؛ در کمال شهامت و قدرت و طمانینه فرمود: (الله)! یعنی بین این شم شیر تیز و برهنه تو و سر من قدرت غیبی فاصله است. آن شخصی که مشرک بود، سُر خورد و افتاد و خودش یک طرف، شم شیر یک طرف؛ مرحوم کلینی از امام (سلام الله علیه) نقل می کند که حضرت برخواست و بالای سر او شم شیر کشید، فرمود: (من ینجیک)، حالا تو را چه کسی از دست من نجات می دهد؟ عرض کرد: (کن خیر آخذ)، کَرم و بزرگواری تو؛ حضرت فرمود: برو، بخشیدم*؛ این ” پیغمبر ” است!!
این می شود (رحمه للعالمین)*، این می شود (لا تکلّف الّا نفسک)*، این می شود (علّمه شدید القوی)*، این می شود کسی که هنگام قبض روح عزرائیل (سلام الله علیه) اجازه می خواهد؛ از پیغمبر اجازه می خواهد.
——————————————————-
📌 الکافی / جلد ۸ / صفحه ۱۲۷
📌 سوره انبیاء / آیه ۱۰۷
📌 سوره نساء / آیه ۸۴
📌 سوره نجم / آیه ۵
📋 درس اخلاق
📆 قم ؛ ۱۳۹۱/۱۰/۲۱