مبحثی در رابطه با کثیرا
▫️بسم الله الرحمن الرحیم▫️
(یاصاحب الزمان ادرکنی)
این کلمه در جمله نقش هاى مختلفى را نسبت به جایگاه خود در کلام، دارد. مانند:
۱. (الحزن علی المرثىِّ شمل كثيرا من مظاهر الكون)؛ “كثيرا” مفعول به براى “شمل”
۲. (لأجل دفع الضرر عن الغير ولو كثيرا)؛ “كثيرا” خبر براى “كان” محذوف است.
🔸نكته: هرگاه در وسط کلام بعد از لو وصلیه اسم منصوب بیاید، آن اسم منصوب، خبر کان محذوف است مانند مثال مذکور.
۳. (قليلا أو كثيرا)؛ “كثيرا” عطف به “قليلا” است.
۴. (و هي أنّ كثيرا من الناس نجدهم)؛ “كثيرا” اسم براى “أن"ّ است.
۵. (تختلف اختلافا كثيرا)؛ “كثيرا” صفت براى “اختلافا” است.
۶. اما در بسيارى از موارد كثيرا صفت براى مفعول مطلق محذوف از جنس فعل يا مصدر مذكور است مانند: (الثاني مجيء الفاء بعدها كثيرا)؛ يعنى “مجيئا كثيرا”
🔸نكته: بعد از فعل ملحق به افعال ناقصه نيز صفت براى مفعول مطلق است. [١]
مانند: (المسألة الثانية: تقع أن بعد ها كثيرا)
به تقدير “وقوعا كثيرا"و خبر “تقع"، “بعدها” است.
___________________________________
۱. و قال بعض النحویین یدخل فی هذا الباب کل فعل له منصوب بعد مرفوع لابدّ منه نحو (قام زیدا کریما) و (ذهب زید متحدثا). [ همع الهوامع، ج۱، ص۴۱۶]
📚منابع: إقرأ، ياسر حيدرى، ص۱۲۳
همع الهوامع، السیوطی
فرق بین هکذا و کهذا
▫️بسم الله الرحمن الرحیم▫️
(یاصاحب الزمان ادرکنی)
🔸 در نزد نحویون این دو از حیث اعراب و معنی تفاوتی ندارند ولیکن در یکی هاء تنبیه و در دیگری کاف تشبیه مقدم شده است
🔸️ولیکن حقیقتا با اینکه مفردات- هاء، کاف و ذا - در ترکیب هر دو، واحد است، از حیث استعمال و معنا متفاوت هستند.
📌از جمله تفاوت بین آن دو:
۱. بعد “هکذا” مشارالیه ذکر نمیشود فلذا نمیگویی: هذا الامر هکذا الامر بلکه میگویی هذا الامر هکذا
اما در “کهذا” مشارالیه ذکر میشود فلذا میگویی هذا الامر کهذا الامر.
۲. “کهذا” افاده تشبیه میکند مثلا وقتی گفته میشود (إنّ الطير كهذا الطير) یعنی همانا این پرنده شبیه این پرنده است، در واقع پرنده ای را به پرنده ای دیگر تشبیه کرده ایم، برخلاف “هکذا"، مثلا وقتی گفته میشود (إنّ هذا الطير هكذا) يعنى همانا این پرنده به این صورت است، پس تشبیهی صورت نگرفته است.
۳. اسم اشاره در “کهذا” به حسب مشارالیه تغیر میکند فلذا گفته میشود: کهذه، کهذین، کهؤلاء و…
اما اسم اشاره در “هکذا” به یک صورت می آید و تغیرش از حیث تعداد و تذکیر یا تأنيث درست نیست فلذا گفته نمیشود هکذی، هکذین، هکأولاء و…
📚منبع : معانی النحو، فاضل صالح السامرائی، ج۱، ص۹۷
تقسیمات فعل
“بسمالله الرحمن الرحیم “
(یاصاحب الزمان ادرکنی)
۱ فعل یا ماضی است یا مضارع یا امر
۲ فعل یا اصلی است یا ملحق
۳ فعل یا سالم است یا غیر سالم
۴ فعل یا خبر است یا انشاء
۵ فعل یا مثبت است یا منفی
۶ فعل یا ثلاثی است یا رباعی که هر کدام به مجرد و مزید تقسیم میشوند
۷ فعل یا لازم است یا متعدی
۸ فعل یا معلوم است یا مجهول
۹ فعل یا متصرف است یا جامد
علوم العربیة _ علم صرف
⚠️ تنبيه
✅ گاهی برخی از دوستان اهتمام به این مسائل ساده اما مهم ندارند چه بسا گاهی اوقات یادشون هم میره
پس با تکرار مجدّانه اینگونه مسائل رو فراموش نکنیم👌
بحثی پیرامون کلمه ایضا
"بسم الله الرحمن الرحیم “
(یاصاحب الزمان ادرکنی )
مصدرُ “آضَ” بمعنی : “عادَ” و “رجعَ"
و لا یستعمل الّا : مع شیئین بینهما توافق و یمکن إستغناء كلّ منهما عن الآخر
📌و يعرب :
👈إمّا مفعولاً مطلقاً منصوباً بالفتحة الظاهرة حُذفَ عامله وجوباً (وهذا هو الإعراب الأفضل)
👈وإمّا حالاً منصوبةً بالفتحة الظاهرة ، وقد حُذفَ عاملها مع صاحبها معاً
موسوعة النحو والصرف والإعراب _ ص 182
نکره در سیاق نفی
▫️بسم الله الرحمن الرحیم ▫️
(یاصاحب الزمان ادرکنی)
💬 پرسش :
فرق دو جمله “ما جائنی أحدٌ” با “ماجائنی مِن أحدٍ” در چیست؟!
✅ پاسخ :
نکره در سیاق نفی،اگر مجرد از “من زائده” باشد ، ظاهر در استغراق است و احتمال خلاف آن وجود دارد.
ولی نکره در سیاقی نفی اگر همراه “من زائده” باشد ، نصّ در استغراق است و اصلا و ابدا احتمال وقوع خلافش نمی رود.
واعلم اَنَّ النکرة واقعة فی سیاق النفی مجردة عن “من” ، ظاهرة في الاستغراق وتحتمل عدمه احتمالاً مرجوحاً.
و أمّا النكرة الواقعة مع “من” في سياقه ، فهو نصٌّ في الاستغراق لايحتمل غيره أصلاً.
شروح العوامل _ ص 407 و 408
تحفة السائل _ ص 37