مبحثی در رابطه با کلمه معانٍ
▫️بسم الله الرحمن الرحیم▫️
(یاصاحب الزمان ادرکنی)
سوال : لطفا راجع به کلمهء «معانٍ» توضیح دهید ، با اینکه غیر منصرف میباشد، چگونه تنوین گرفته است ؟!
✔️ جواب : کلمه ی «معانٍ» به علت منتهی الجموع بودن غير منصرف است لکن باید دانست که غیر منصرف بودن مانع از ملحق شدن تمامی تنوین ها نمیشود بلکه تنها ملحق شدن تنوین تمکین را مانع است و شایان ذکر است که تنوین اقسام مختلفی دارد و یکی از اقسام آن «تنوین عوض» میباشد
جناب استاد سيد زکی جعفری معروف به ادیب دره صوفي راجع به این دسته از کلمات میفرمایند :
اگر اسم معتل اللام (ناقص) یائی که ما قبلش مکسور است [ مانند : معانِي ] در اسم غير منصرف باشد ، حرکت فتحه بر ياء در حال نصب ظاهر می شود ؛ چون خفیف است مانند : رأیتُ جواریَ ( و رأيت معانیَ ) ولی در حالت رفع و جر _ به گفته ی سيبویه و ابن عصفور _ ياء را با حرکت حذف میکنند 👈🏻 زیرا اسم غير منصرف در لسان عرب ثقيل است و حرکت رفع و جر هم بر ثقل آن می افزاید، و بعد … تنوین را در آخر، عوض از حرف محذوفِ (یاء) آورند چون « هذه جوارٍ » و « مررت بجوارٍ» ( ۱ )
علی ما قلنا من الٱستاذ ، تنوين در «معانٍ» و نحو ذلک ، 👈🏻 تنوین عوض از حرف محذوف👉🏻 میباشد فلذا با غیر منصرف بودن آن تنافی ندارد
و جَدیرٌ بالذکر که برخی مانند ابن مالک أساسا این دسته از اسماء منتهی الجموع را در حالت رفعی و جَرِّی ، جاری مَجْرای «قاضی و ساری و نحوهما» قرار میدهند و تفاوتی بین دو قائل نیستند ، ایشان در الفیه خود در باب مالاینصرف میگویند :
وَذَا اعَتِلَالٍ مِنْهُ کالجَوَارِي
رَفْعاً وَ جَرّاً أَجْرِهِ کسَارِی
و قال ابن عقيل في شرح هذا البيت :
إذا كان هذا الجمع - أعنى صيغة منتهى الجموع- معتلّ الآخر أجريته فى الجر و الرفع مجرى المنقوص ك «سارى» فتنونه، و تقدر رفعه أو جره، و يكون التنوين عوضا عن الياء المحذوفة، و أما فى النصب فتثبت الياء، و تحركها بالفتح، بغير تنوين؛ فتقول: «هؤلاء جوارٍ و غواشٍ، و مررت بجوارٍ و غواشٍ، و رأيت جوارىَ و غواشىَ » 👈🏻 و الأصل فى الجر و الرفع «جوارى» و «غواشى» فحذفت الياء، و عوّض منها التنوين. ( ۲ )
(۱) قرة الطرف ، صفحه ۳۴۷ ، دارالحجه
(۲) شرح ابن عقيل ، باب مالاینصرف ، در شرح بیت مذکور
و جهت تحقیق رجوع شود به :
قرة الطرف صفحه ۳۴۸ ، حاشیه ۱
حاشیة الخضري جلد ۲ صفحه ۲۳۴
جامع الدروس صفحه ۱۸
مکررات المدرس جلد ۳ صفحه ۳۵۵
فوائد الحجتيه جلد ۴ صفحه ۳۷